اشتباهی که افراد باهوش مرتکب می‌شوند: در حرکت بودن در مقابل اقدام کردن

یک اشتباه رایج وجود دارد که حتی افراد باهوش هم بدون اینکه متوجه شوند مرتکب آن می‌شوند.

این اشتباه مربوط به تفاوت بین «در حرکت بودن» و «اقدام کردن» است. این دو اصطلاح شباهت دارند اما یکسان نیستند.

خب، ماجرا به این صورت است…

در حرکت بودن در مقابل اقدام کردن

حرکت در مقابل اقدام

وقتی که در حرکت هستید، دارید برنامه‌ریزی می‌کنید، استراتژی می‌بندید و یاد می‌گیرید. این موارد همگی چیزهای خوبی هستند، اما نتیجه‌ای به همراه ندارند. اقدام، از سوی دیگر، نوع رفتاری است که به شما نتیجه می‌دهد.

در اینجا چند مثال برای روشن شدن موضوع آمده است:

  • اگر ۲۰ ایده برای مقالاتی که می‌خواهم بنویسم را طرح کنم، این حرکت است. اما اگر واقعاً یک مقاله بنویسم و منتشر کنم، این اقدام است.

  • اگر به ۱۰ مشتری احتمالی برای کسب و کارم ایمیل بزنم و با آن‌ها گفتگوها را آغاز کنم، این حرکت است. اما اگر آن‌ها واقعاً خرید کنند و به مشتری تبدیل شوند، این اقدام است.

  • اگر به دنبال یک برنامه غذایی بهتر بگردم و چند کتاب در این باره مطالعه کنم، این حرکت است. اما اگر واقعا یک وعده غذایی سالم میل کنم، این اقدام است.

  • اگر به باشگاه بروم و درباره گرفتن مربی شخصی سوال کنم، این حرکت است. اما اگر واقعاً قدم در باشگاه گذاشته و تمرینات وزنه‌برداری را شروع کنم، این اقدام است.

  • اگر برای یک امتحان مطالعه کنم یا برای یک پروژه تحقیقاتی آماده شوم، این حرکت است. اما اگر واقعاً در امتحان شرکت کنم یا مقاله تحقیقاتی‌ام را بنویسم، این اقدام است.

گاهی حرکت مفید است، اما به تنهایی نتیجه‌ای به همراه نخواهد داشت. مهم نیست چند بار با مربی شخصی صحبت کنید؛ آن حرکت هرگز شما را به تناسب اندام نخواهد رساند. تنها اقدام واقعی، کار کردن و تلاش کردن است که نتیجه مورد نظر را به ارمغان می‌آورد.

چرا افراد باهوش اقدام نمی‌کنند؟

اگرچه حرکت منجر به نتیجه نمی‌شود، اما چرا ما این کار را انجام می‌دهیم؟ گاهی به این دلیل که واقعاً نیاز به برنامه‌ریزی یا یادگیری بیشتر داریم؛ اما در اکثر موارد به این دلیل است که حرکت به ما این حس را می‌دهد که در حال پیشرفت هستیم بدون آنکه ریسک شکست را متحمل شویم. اکثر ما در اجتناب از انتقاد استادیم. اینکه شکست بخوریم یا به طور علنی مورد قضاوت قرار بگیریم، احساس خوبی ندارد؛ بنابراین تمایل داریم از موقعیت‌هایی که احتمال شکست در آن‌ها وجود دارد دوری کنیم. و این بزرگ‌ترین دلیلی است که باعث می‌شود به جای اقدام، در حرکت باقی بمانیم: شما می‌خواهید شکست را به تأخیر بیندازید.

  • بله، من دوست دارم تناسب اندام پیدا کنم. ولی نمی‌خواهم در باشگاه بچه‌گانه به نظر برسم، پس فقط با مربی درباره تعرفه‌هایش صحبت می‌کنم.

  • بله، من مایلم مشتریان بیشتری برای کسب و کارم جذب کنم. اما اگر از فروش درخواست کنم، ممکن است رد شوم؛ پس شاید فقط ایمیل زدن به ۱۰ مشتری احتمالی کافی باشد.

  • بله، من می‌خواهم وزن کم کنم. اما نمی‌خواهم آن فرد عجیبی باشم که ناهار سالم می‌خورد؛ پس شاید بهتر باشد فقط برنامه‌ریزی وعده‌های غذایی سالم را وقتی به خانه می‌رسم انجام دهم.

آسان است که در حرکت باشید و خود را متقاعد کنید که در حال پیشرفت هستید. شما فکر می‌کنید: «الان با چهار مشتری احتمالی در حال گفتگو هستم. این خوب است. ما در مسیر صحیحی حرکت می‌کنیم.» یا «ایده‌هایی برای کتابی که می‌خواهم بنویسم دارم؛ این داره به نتیجه می‌رسد.»

حرکت باعث می‌شود احساس کنید که کارها را انجام می‌دهید. اما در واقع، فقط در حال آماده‌سازی برای انجام آن کار هستید. وقتی آماده‌سازی به شکلی از تعلل تبدیل شود، باید تغییراتی ایجاد کنید. شما دیگر نمی‌خواهید تنها برنامه‌ریزی کنید؛ می‌خواهید عمل کنید.

ایده‌هایی برای اقدام کردن

مطمئناً استراتژی‌های زیادی برای اقدام وجود دارد، اما دو روش که برای من موثر بوده‌اند را می‌توانم نام ببرم:

۱. برای اقدامات خود برنامه زمان‌بندی تعیین کنید.

هر دوشنبه و هر پنج‌شنبه، من یک مقاله جدید می‌نویسم و آن را منتشر می‌کنم. این همان روزهایی است که قطعاً کاری انجام می‌دهم؛ این برنامه من است. من دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها را دوست دارم چون می‌دانم که در این روزها همیشه چیزی تولید خواهم کرد و به نتیجه خواهم رسید. این احساس خوبی است.

برای تمرینات وزنه‌برداری، من دوشنبه، چهارشنبه و جمعه تمرین می‌کنم. این برنامه هفتگی من است. من در حال برنامه‌ریزی تمرینات یا تحقیق درباره برنامه‌های ورزشی نیستم؛ من صرفاً تمرین می‌کنم. اقدام، نه حرکت.

برای اهداف مداوم و تغییرات سبک زندگی، این بهترین رویکرد است. برنامه زمان‌بندی مشخصی برای اقدامات خود تعیین کنید و به آن پایبند باشید.

۲. یک تاریخ مشخص برای گذار از حرکت به اقدام انتخاب کنید.

برای برخی اهداف، تعیین برنامه روزانه یا هفتگی به اندازه کافی موثر نیست.

این امر زمانی رخ می‌دهد که شما در حال انجام کاری هستید که تنها یکبار اتفاق می‌افتد: مثل انتشار کتاب جدید، راه‌اندازی یک محصول جدید، شرکت در یک امتحان بزرگ یا ارائه یک پروژه مهم.

این موارد نیاز به مقداری برنامه‌ریزی اولیه (حرکت) دارند؛ همچنین نیاز به اقدام فراوانی برای به انجام رسیدن دارند. به عنوان مثال، ممکن است برای هر فصل کتاب برنامه‌ریزی کنید اما برای رونمایی کتاب، هفته‌ها یا ماه‌ها صرف برنامه‌ریزی مکان‌ها و رویدادها شود.

در چنین شرایطی، من دریافتم که بهتر است صرفاً یک تاریخ مشخص کنم. چیزی را در تقویم علامت بزنم و عمومی اعلام کنم که این رویداد در چه تاریخی اتفاق خواهد افتاد.

برای پروژه‌های بزرگ یا اهداف یک‌باره، این بهترین رویکرد است: خودتان را مجبور کنید که از مرحله‌ی حرکت خارج شده و به عمل بپردازید با تعیین یک مهلت قطعی.

انتخاب کنید: اقدام

«هرگز فعالیت را با دستاورد اشتباه نگیرید.» — جان وودن

حرکت هرگز به نتیجه‌ی نهایی منجر نمی‌شود؛ تنها اقدام توانایی این کار را دارد.

وقتی در حرکت هستید، دارید برنامه‌ریزی می‌کنید، استراتژی می‌بندید و یاد می‌گیرید. این‌ها همگی چیزهای خوبی هستند، اما نتیجه‌ای به همراه ندارند.

آیا شما دارید کاری انجام می‌دهید؟ یا فقط در حال آماده‌سازی برای انجام آن هستید؟

آیا شما در حرکت هستید؟ یا در حال اقدام؟

این مقاله با الهام از بینش‌های ارائه‌شده در مقاله 'Taking Action' از جیمز کلیر تدوین شده است. جهت کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله اصلی را به آدرس jamesclear.com/taking-action توصیه می‌کنیم.